محل تبلیغات شما

در ایران پر التهاب  چه گذشت؟



اتفاقاتی که در روزهای اخیر در ایران به وقوع پیوست ،از وسعت ناآرامی ها در شهرهای کوچک و بزرگ گرفته تا دیوارنویسی ها و اغتشاشات خیابانی و رفتارهای وندالیستی توده ای، حکایت از این وضعیت داشت که عده ای کثیر و حاشیه نشین در اعتراض به نادیده گرفتن شان در سهم بری  از امکان ها و فرصت های جامعه  منتقد حاکمیت معدودی قلیل نشسته در متن بودند .توده های آزار دیده از فساد نهادینه شده سازمانی،فاصله طبقاتی زجر دهنده،بی عدالتی در توزیع امکانات ، انسداد ساختاری برنامه های رفاهی،با احساس محرومیت نسبی بالا،نومیدی اجتماعی ،به دنبال آرایش دهی فرمت و‌محتوای اعتراضات خود خیزش اجتماعی را محوریت بخشیدند ،خیزشی که چونان شبحی بر فراز ایران در حال اوج وافول مشروعیت نظام ی را خدشه دار نمود.توده های بی شکل اما پر توان گویا بزعم زاپاتا،که:اگرهیچ عدالتی برای ما وجود ندارد،پس بگذار هیچ آرامشی هم برای حکومت موجود نباشد ،به دنبال سلب آرامش از سیستم ی بوده و بافغان و فریاد  مطالبه گری سعی بر تهی سازی  مرکز از هر گونه اقتدار و زورمندی داشته است.
شوریده گانی زخم خورده از ستم گری های به تعمد و تعصب نادیده گرفته شده به بهانه ها و‌پوشش های گوناگون مذهبی،جناحی، ی و.

با این مقدمه سعی میشود که در بطن شهرآشوبی های اخیر به تیپولوژی رفتارهای ی توجه کرده و ندای پاسخ خواهی توده های بغایت ناراضی از وضعیت موجود جایگاهی وارسی علمی گردند.
این خیزش های اجتماعی برخاسته از ناله و افغان طبقه ای کثیر و بزرگ حکایت از له شده گی  در زیر چرخ دنده های توسعه محورو  سرمایه داری دولت رانتی، بوده  و آلترناتیوی به نام فقر و شکاف طبقاتی تک صدایی ها را بسمت هم صدایی» سوق داده است.رفتار ی معترضان در جهت انجام تظاهرات مسالمت آمیز دالی بود بر ضرورت یک جامعه مدنی و حقی که در اصل ۲۷قانون اساسی برسمیت شناخته شده است. ‌ ‌
رفتارهای غوغا مدارانه و تخریب گرایانه تندروهای رادیکال که موجبات ت ورزی حاکمیت بسمت تعمیم دهی کلی جریان اعتراضات بر کانون اغتشاش و فتنه گری شد، باعث گردید که نظام تمامیت خواه،قادر به تحلیل محتوای فر یادها نباشد و با قوه زور و سرکوب س و سکوتی موقتی را فراهم سازد که همگان نیک می دانند که خاکستر نشینی ، خفقان و عسرت پر دوام نخواهد بود.
جمعیت پر طغیان و خودانگیخته با خودآگاهی جمعی، ملول از هر گونه کارناوال های نمایشی اصلاح طلبانه و اصول گرایی بدنبال رساندن صدای مقاومت و اعتراض خود بوده و در این رهگذر ،فعالین ی حزبی با نماینده های شاخص خود واکنشگری ی را توام با فضاحت کلامی و استبداد نظری رونق بخشیدند .بطوریکه موجبات سلب هرگونه اعتماد ی گشتند.
هر چه روند سرکوبی و فشار فزونی یافت ،میل به مقاومت نیز پر دوام تر که خود نشانگر باور فوکویی است که هر جا قدرت است ،مقاومت نیز هست.
خطیبان رسانه ای ،موعظه گران دینی ،منادیان اخلاق ،از تریبون های مختلف جاهلانه و عامدانه با شیوه های نوین برچسب زنی حول ادبیاتی چون دسیسه گران ،اغتشاش گران،قصد بازتولید تفاوت جایگاهی» در مطالبه گری مطرودان اجتماعی داشتند.روزگار انی مطرودان و‌حذف شده گان جامعه کارتون خواب ها،کولبران،مرزنشینان،معتادان، فقراو روسپیان بودند اما اینک به یمن زیاده خواهی اقلیت اختاپوسی چهاردرصد ی،اکثریت جامعه در خیل مطرودان اجتماعی بسر می برند و قریب است که در جرگه ی فراموش شدگان در افتند.دانشجویان،معلمان، اساتید دانشگاه ،کارگران،کارمندان،مشاغل آزاد ،بیکاران وجمعیت بزرگی از کلیت جامعه
سوژه ها با حذف شدن وطرد شده گی انقلابی تر می گردند و تلاش بیشتری می کنند برای رهایی از رابطه خویش با ماشین دولت .و آنان متوجه ت  دولت می گردند.
دولتی که بصورت سیستماتیک دچار ناشنوایی و کژ فهمی شده است.بعبارتی شیوه کنش ی آنان، برآمده از مطالبات انباشته شده ی آنان و نوع  پاسخ گرفتن ها می باشد.
 نحوه ی برخورد سرکوب گرایانه دولت با این حجم عظیم مردم معترض، موجبات رفتارهای واکنشگری ی و‌گریز از دیالکتیک اعتراض گردید.فیلترینگ و ارعاب راه شنوایی اعتراض نیست، زیرا  دولتی که ،با وعده دادن بهشت موعود ،به محض عبور از انتخابات بسیاری از وعده هایش محقق نگردید ه و محبوبیت خودرااز دست داده ،باید متوجه گردد که  با حرکات قهری وضعیت را پیچیده‌تر خواهد نمود .برای نمونه دولتی که با تکنولوژی رسانه ای مدرن  اسباب برتری ی خود را بدست آورده است ،چگونه به خود اجازت می دهد که با ابزار سانسور و فیلترینگ صداها و نواها را خاموش کند که این خود دالی است از ، ازهم گسیختگی نظم ی . 
نوام چامسکی،فیلسوف آنارشیست میگوید :دولت ها از هر تکنولوژی که در اختیار آنها قرار می گیرد برای مبارزه با دشمن اصلی خود که همان ملت آنهاست استفاده می کنند.به عبارتی حاکمیت بات های قلمرو سازی ارزشی » ، ترسیم خطوطخودی و غیرخودی » ،توسل به فیلترینگ »  ،فشارهای چندگانه ، خلق ارزش ها و‌مفاهیم جدید سعی در تهی سازی انرژی‌های نهفته در بطن این جنبش اعتراضی داشته .و تصور مهیبی از خود بر اذهان توده ها بجای گذاشته است.تصوری توأم با شقاوت و‌خودکامگی ی که در بررسی جامعه شناختی ی در تبیین رفتار اجتماعی معترضان به استناد دیدگاه وبری مبتنی بر جامعه شناسی تفهمی میتوان علاوه بر فهم رفتار به چگونگی رویدادها نیز توجه نمود.اگر طبق این نظرگاه ،کنش ها آن دسته از رفتارهای انسانی باشند که متضمن معنی و‌مقصود باشند(۱). فلذا برای فهم آن منطقی است که در چارچوب کلی از منظر هستی ،نمودها و جنبه های آن مورد مداقه قرار گیرند.به بیان شیواتر،چگونه مختصات اقتصادی،ی و اجتماعی یک کلیت ,عاملیت رفتار انسانی را شکل دهی می نمایند.در جوامعی با کلیت ی لیبرال دموکرات تظاهرات سازمان یافته بر خط مشی ی اثر گذار است و بالعکس در جوامع غیر دموکراتیک هر گونه تظاهرات ماهیت غیرقانونی بخود گرفته و‌گاه رفتارها ی خشونت آمیز بازیگران اینگونه جنبش های اعتراضی به سمت تجمعات خشونت محور و وندالیستی همراه با غارت ،مبارزات چریکی و‌عملیات مسلحانه سوق داده می شود.
اگر چه همین رفتارهای عده ای رادیکال و فرصت طلب موجب می گردد فرایند مطالبه گری از حاکمیت به تعویق افتد بزعم هانا آرنت, خشونت به انجام امور بزرگ کمکی نمی کند ،خواه تاریخ باشد ،خواه انقلاب ،خواه پیشرفت باشد یا ارتجاع،اما می تواند ناخرسندی ها را چشمگیر سازد و توجه عامه را بدان جلب نماید(۲).که خشونت حاکم بر این روند اعتراضی از دو منظر مورد تحلیل  است ،نخست از رویکرد روانشناسی شخصیت و انگیزه درونی افراد،  آنانی که به باور خود مشارکت ی داوطلبانه و‌آگاهانه داشتند از بهر رسیدن به رفاه و امنیت و علیرغم تشکیک ها و تردید ها رأی دادند اما به نان نرسیدند و دیگری نظریه ساختارگرایانه است که منشأ بروز خشونت را هویت ی حاکمیت می داند.به عبارتی ،هر چقدر ساختار ی به شیوه براندازی و سرکوب گری ادامه حیات خود پیشه سازد ،مطالبه گری و‌حق خواهی بدنه ی جامعه نیز ازین قاعده مستثنی نیست.
چالمرز جانسون در کتاب انقلاب و‌نظام اجتماعی می گوید : خشونت اجتماعی پاسخی مناسب به مقاومت سرسختانه است.این خشونت به این خاطر رخ میدهد که راه های ساخته شده نیز با خشونت به دست نخبگان حاکم مسدود شده است (۳).

فرجام سخن ، اعتراض های اخیر هشدار و فرصتی است برای نخبگان ی که با تعقل و خردورزی به حل مسأله » بپردازند و لحن صدای حاکمیت از محتوای دشمن انگاری بیگانه محور بیرون آید و بپذیرد که همیشه حق با مردم است و‌هیچ اموزه ای به نام حقیقت کاذب بر مردم تحمیل نگردد.از طرفی با تعامل دو طرفه بین حکومت و معترضان که خود شاخصی است بر ایجاد فضای باز ی ریشه یابی دقیق علل و‌تبیین اعتراض ها محقق گردد.
به نظر می رسد اندیشمندان و جامعه شناسان با نگاهی مبتنی بر وجوه ایجابی به  اعتراض های  مسالمت آمیز بدنبال ابقا فرهنگ  مطالبه گری هستند  و با رویکردی واقع بینانه خواهان  گوشزد نمودن  غفلت های حاکمیت بوده و خواستار پایان سرکوبی می باشند.

منابع.
۱_ریتزر، جورج: نظریه جامعه شناختی (مارکس، دورکیم، وبر، زیمل)، ترجمه عزیزالله علیزاده، تهران:فردوس،
۲-هانا آرنت،خشونت ،عزت الله فولادوند،تهران ،خوارزمی
۳_جانسون، چالمرز؛ تحول انقلابی، ترجمه‌ی حمید الیاسی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۳،

روایتی از فقر به مرگ...

تحولات دینداری و خود اتکایی دینی

من گل می کشم ،پس هستم!!!

ی ,های ,ها ,جامعه ,اجتماعی ,گری ,که در ,است که ,مطالبه گری ,که با ,توده های

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

آپدیت نود 32 Nod ، یوزر و پسورد نود 32 ، جدید ترین آپدیت نود 32 ، یوزرنیم و پسورد نود 32 pleatlobsspeedex الماس سایت kettbentrapas خاطرات یک سایکوپات وبلاگ اینـــــــجا بـــــــــدون من countcidicin Patrick's life نسیم فرخی